با ۱۰ مورد از اساطیر و خدایان نورس (اسکاندیناوی) آشنا شوید
همان طور که می دانید اسکاندیناوی منطقه ای تاریخی در شمال اروپا است ، که دربرگیرنده پنج کشور فنلاند ، سوئد ، نروژ ، دانمارک و ایسلند می باشد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید ، نژاد اکثر مردمان این ناحیه به وایکینگ ها می رسد و وایکینگ های شمال اسکاندیناوی ، در زمان های قدیم خدایان و الهه های نورس را می پرستیدند. اساطیر اسکاندیناوی (نورس) به صورت کلی به دو بخش تقسیم بندی می شوند ، که عبارتند از: خدایان آسیر و خدایان ونیر ؛ که در آن “آسیر” به خدایان منطقه “آسگارد” و “ونیر” به خدایان منطقه “ونه هایم” گفته می شود.
۱- Odin
اودین یکی از مهم ترین خدایان نورس است که پدر تمامی اساطیر “آسیر” بوده و آن ها را فرماندهی می کرده است. از همین رو ، به اودین پدرهمگان یا All father نیز گفته می شود. در میان دیگر خدایان اسکاندیناوی ، اودین تنها خدایی بوده که تنها یک چشم داشته است. ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید ، که چه اتفاقی برای چشم دیگر او افتاده است؟ ، در پاسخ باید بگوییم ، اودین زمانی که در حال حرکت از میدگارد به سمت آسگارد بود ، به چشمه ای جادویی رسید ، که فردی به نام “میمیر” در نزدیکی آن نشسته بود.
در صورتی که هر شخصی ، از آب این چشمه می نوشید ، می توانست در یک لحظه از تمامی اتفاقات مهمی که در آینده رخ خواهد داد مطلع شود. به همین دلیل ، اودین از میمیر درخواست کرد تا جامی از این چشمه به او بدهد ، میمیر در پاسخ به اودین گفت ، که باید یک چشم از چشمان خود را برای به دست آوردن جامی از این چشمه فدا کند. اودین نیز این معامله را پذیرفت و با این کار توانست از تمامی اتفاقات مهم آینده باخبر شود.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید ، اودین همواره همراه با خود دو کلاغ ، دو گرگ و همین طور یک اسب خارق العاده با ۸ دست و پا داشت ، که کلاغ ها به نوعی کار خبر رسانی را انجام می دادند ، گرگ ها محافظ اودین بودند و اسب او نیز به دلیل سرعت بسیار بالای خود ، مرکب ویژه اودین محسوب می شد. اودین در نهایت در آخرین جنگ خود در برابر گرگی عظیم الجثه به نام “فنریر” ، مغلوب شده و جان خود را از دست داد.
۲- Mimir
در قسمت قبلی ، اندکی با میمیر آشنا شدیم. این اسطوره ، بعد ها به یکی از دوستان و همین طور مشاوران اودین تبدل شد و اودین تقریبا” در تمامی امور از او مشاوره دریافت می کرد. به دلیل اختلاف بین خدایان آسیر و ونیر ، جنگی سخت بین آن ها رخ داد ، اما در نهایت اساطیر اسکاندیناوی تصمیم گرفتند تا با یکدیگر صلح کرده و برای پایدار ماندن آن ، گروگان هایی را جابجا کنند. میمیر از جمله گروگان هایی بود ، که خدایان آسیر برای خدایان ونیر فرستاند ، اما به دلایلی ، خدایان ونیر سر میمیر را جدا کرده و برای اودین ارسال کردند.
اودین نیز که از این واقعه خیلی ناراحت بود ، با استفاده از سحر و جادو ، سر میمیر را زنده کرده و تا پایان عمر از مشاوره های او استفاده نمود.
۳- Balder
بالدر از جمله خدایان بسیار محبوب اسکاندیناوی است ، که به دلیل پاکی و صلح طلبی ، در بین دیگر اسطوره ها و همین طور مردم از جایگاه بالایی برخوردار بود. بالدر در مقایسه با دیگر اساطیر اسکاندیناوی قدرت کمتری داشت. این اسطوره ، روزی رویای مرگ خود را دیده و آن را برای مادرش ، فریگ ، تعریف کرد و مادر او را تصمیم گرفت تا برای جلوگیری از کشته شدن بالدر از تمامی موجودات ، جانداران و خدایان سوگند بخواهد ، که به او آسیب وارد نکنند و همه آن ها نیز این موضوع را پذیرفتند.
اما فریگ ، فراموش کرد تا از یک گیاهی به نام “داروش” این درخواست را انجام دهد و دقیقا” همین گیاه به نقطه ضعف بالدر تبدیل شد. روزی “لوکی” (از جمله خدایان ونیر که در ادامه به آن خواهیم پرداخت) از این گیاه برای سمی کردن تعدادی تیر استفاده نمود و آن ها را به یکی از برادران بالدر که نابینا بود داد. همین اتفاق باعث شد تا در یک تمرین تیر اندازی ، تیر های سمی باعث مرگ بالدر شوند.
ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید ، که دقیقا” چطور تیر به بالدر اثابت کرد؟ ، در پاسخ باید بگوییم ، به دلیل این که بالدر نامیرا بوده و تیر ها روی آن تاثیری نداشتند ، دیگر خدایان آسیر از او به عنوان سیبل در تمرین های تیر اندازی استفاده می نمودند و همین مورد باعث شد ، تا بالدر بواسطه تیرهای سمی “لوکی” توسط برادر خود کشته شود.
۴- Thor
ثور از جمله فرزندان اودین است ، که به خدای آذرخش معروف بود. او چهره وحشتناک ، اما قبلی مهربان داشته و مانند بالدر در بین دیگر خدایان و مردم از محبوبیت بالایی برخوردار بود. ثور ، یک چکش خارق العاده با ویژگی های منحصر به فرد به همراه داشت ، که مهم ترین سلاح او محسوب می شد. چکش ثور ، به قدری قدرتمند بود که می توانست حتی کوهی بسیار بزرگ را با یک حرکت ، با زمین هم سطح کند. علاوه بر این ، این چکش می توانست رعد و برق ها را در داخل خود نگه داشته و در مواقع مورد نیاز ، آن ها را به سمت دشمنان پرتاب کند.
وایکینگ ها در زمان های قدیم ، بر این بارو بودند که در هوای طوفانی و زمان های وقوع رعد و برق ، این ثور است ، که در حال جنگیدن با دشمنان و نیروهای شیطانی می باشد. در نهایت ، ثور در آخرین نبر خود با مار غول پیکری به نام “یورمونگاند” دچار زخم های عمیقی شده و جان خود را از دست داد.
۵- Tyr
تیر اولین فرزند اودین و یکی از برجسته ترین اساطیر نورس (اسکاندیناوی) است ، که به اسطوره شجاعت معروف می باشد. تیر خدایی یک دست بود ، که در تمامی میادین جنگ قهرمانانه جنگیده و حریفان خود را مغلوب می ساخت. شاید برایتان سوال پیش بیاید ، که چرا تیر یک دست داشت؟ ، در پاسخ باید بگوییم ، زمانی که “فنریر” (همان گرگی که اودین را به قتل رساند) دستگیر شد ، هیچ زنجیری قادر به نگه داشتن او نبود ، تا این که تیر از نژاد “درف ها” درخواست کرد ، تا زنجیری بسازند که بتواند این گرگ عظیم الجثه را نگه دارد.
پس از ساخت این زنجیر ، زمانی که خدایان “آسیر” قصد به بند کشیدن آن را داشتند ، گرگ آرام و قرار نداشت و این اجازه را نمی داد. تا این که تیر داوطلبانه یکی از دستان خود را در دهان “ونریر” گذاشته و پس از آرام گرفتن او ، زنجیر را به دو گردنش انداخت. همین موضوع باعث شد تا تیر یکی از دست های خود را از دست بدهد. بعد ها تیر در نبردی که با سگ نگهبان جهنم داشت ، زخم های کاری برداشته و کشته شد.
۶- Freya
فریا از جمله اساطیر افسانه ای نورس می باشد ، که چهره ای بسیار زییا داشته و به همین دلیل به عنوان خدای عشق و زیبایی شناخته می شده است. فریا به طرز عجیبی به موسیقی ، گل و گیاه و همین طور نژاد “الف ها” علاقه زیادی داشته و سحر و جادوهای بسیاری را در اختیار داشت. به طور مثال هنگام گریه کردن ، اشک هایش به طلا تبدیل می شد. همین طور می توانست به شاهین تغییر چهره داده و در آسمان ها به پرواز در بیاید.
فریا برادری به نام فریر داشت که در ادامه به شرح این اسطوره نیز می پردازیم.
۷- Fryer
فریر از جمله اساطیر اسکاندیناوی (نورس) محبوب است ، که مانند بالدر به عنوان خدای صلح و دوستی شناخته می شد. فریر در “الف هایم” زندگی می کرد و وظیفه فرماندهی نژاد “الف ها” را بر عهده داشت. شاید برایتان جالب باشد که بدانید ، فریر یک گراز خارق العاده داشت ، که موهای طلایی داشته و محیط اطراف را در تاریکی شب روشن می نمود.
۸- Loki
لوکی را می توان خدای شرارت و اعمال شیطانی در بین اساطیر اسکاندیناوی در نظر گرفت. لوکی از جمله خدایانی بوده ، که می توانسته چهره خود را تغییر داده و خود را به شکل هر چیز دیگری در بیاورد. لوکی فرزندان زیادی داشت ، که از بین آن ها می توان به “فنریر” (گرگ عظیم الجثه) ، “مار جهان” (ماری که ثور را به قتل رساند) و “اسلپینیر” (اسب ویژه اودین که ۸ پا داشت) اشاره نمود.
همان طور که در قسمت های قبلی نیز به آن اشاره شد ، لوکی با حقه خود ، بالدر را به قتل رساند ؛ زمانی که این حقیقت برای همه ی خدایان اسکاندیناوی آشکار شد ، آن ها همگی تصمیم گرفتند تا لوکی را در کوهی زندانی کرده و ماری بزرگ را وادار کنند ، تا زهرش را بر روی او بریزند. نکته جالب این جاست ، که همسر لوکی به نام “سیگین” به او وفادار بوده و سعی می کرد از او در برابر زهر مار مراقبت کند.
۹- Heimdall
هیمدال از جمله اساطیر قدرتمند اسکاندیناوی (نورس) است ، که با تمام وجود از سرزمین های آسگارد محافظت می نمود. هیمدال بینایی و شنوایی خارق العاده ای داشت ، به طوری که بدون توجه به روشنی ویا تاریکی هوا ، هر جنبنده را حتی از فواصل بسیار دور می دید و همین طور می توانست صدای رشد گیاهان را از زیر خاک بشنود. همین دو قدرت خارق العاده این خدای نورس ، آن را به بهترین انتخاب برای نگهبانی آسگارد تبدیل می نمود.
در افسانه ها آمده است ، که هیمدال یک شیپور بسیار بزرگ و قدرتمندی داشت ، که با استفاده از آن به راحتی می توانست در مواقع نزدیک شدن خطر ، دیگر خدایان را باخبر کرده و درخواست کمک کند. علاوه بر این ، هیمدال دندان هایی درخشان داشت که هنگام خندیدن ، مانند خورشید می درخشید. شاید برایتان جالب باشد که بدانید ، این هیمدال بود که در آخرین نبر خود با “لوکی” جنگید و توانست او را از پای در آورد. البته به دلیل جراحت های زیادی که از این نبرد برداشته بود ، پس از مدتی در گذشت.
۱۰-Njord
نیورد ، خدای دریا و باد بوده و پدر “فریر” و “فریا” می باشد ، که در قسمت های قبل به صورت کامل با آن ها آشنا شدیم. نیورد اسطوره ای صلح طلب بود و این ویژگی را به خوبی به هر دو فرزند خود آموخته بود. این خدای بزرگ نورس ، از خدایان و همین طور انسان ها در سفر های دریایی در برابر نیروهای شیطانی محافظت می نمود و اجازه نمی داد تا آسیبی به آن ها وارد شود.
پیشنهاد می کنیم حتما” بخوانید: عجیب ترین موجودات افسانه ای یونان باستان
در این مقاله سعی کردیم تا با ۱۰ مورد از مهم ترین اساطیر اسکاندیناوی (نورس) آشنا شویم. در صورتی که در ارتباط با این موضوع سوالی دارید ویا نکته را می دانید ، که می تواند به کامل تر شدن این مقاله کمک کند ، خوشحال می شویم در قسمت زیر کامنت کنید.
خیلی دقیق، کامل و قابل مفهوم بود فقط واسه داستان لوکی، گفته نشد که میمیره یا نه
خوشحالیم که این مقاله مورد توجه شما قرار گرفته است
در آپدیت های بعدی حتما" این مورد را اضافه می کنیم
موید باشید
اومدم پنج ستاره بدم دستم رفت رو یک ستاره هرکاری میکنم نمیشه درستش کرد این مطلب خیلی خوبه پنج ستاره حق شماست ولی چرا نمیشه پنج ستاره بدم
سلام متن کاملی بود
فقط در مجازات لوکی علاوه بر ریختن زهر ، اساطیر دو فرزند لوکی ک از سیگین داشت رو وارد ماجرا کرده و یکی را به گرگ تبدیل کردن تا شکم برادرش را بدرد و در آخر شکم خود گرگ را دریدند . چون این مجازات را برای لوفی کافی نمیدونستن
سلام امیر عزیز،
با تشکر از بازخورد شما
پرتوان باشید
عالیست ممنون از شما
متن عالی بود ولی باید بدانیم ک اودین یک کلاغ داشت و آن کلاغ دوم خودش بود ک میتوانست تغییر چهره دهد اگر دقت کنید در بازی رگناروک هم اودین یک کلاغ داشت